ترس کودکان از تاریکی....
۱) علت اصلی ترس کودک را باید شناخت
برای مثال، پدر و مادر میتوانند نسبت به رفتارها و رویدادهای روزانهٔ فرزند خود حساس باشند و تغییرات محیطی او را ـ اعم از خانه، مدرسه و دوستانش ـ مورد بررسی قرار دهند، حتی میتوانند، علایق و انگیزههای جدید او را بشناسند. گاهی که کودک به شدت ترسیده است و قادر به بیان کلامی ترس خود نیست، میتوانید از او بخواهید که با رسم نقاشی، ترس خود را به تصویر در آورد.
آنگاه دقت کنید که کودک چه میکشد و با چه رنگهائی آن را رنگآمیزی میکند. معمولاً اضطرابها و ترسها با رنگهای تیره، مات و تاریک رسم میشوند و گاهی هم کودک با خط خطی کردن چهرهای که کشیده است، سعی در از بین بردن و محو کردن عامل ترس خود دارد. پس از نقاشی، میتوانید با کودک دربارهٔ اثرش صحبت کنید و با سئوالات سادهای که از او میپرسید، علت ترس او را جویا شوید. برای مثال، میتوانید بپرسید: ”شکلی که کشیدهای، شبیه چیست؟ تو را به یاد چه چیزی میاندازد؟ و …“
● در این خصوص توجه به دو نکته ضروری است؛
▪ کودک را وادار به نقاشی از موضوعی که باعث ترس او شده است، نکنید.
▪ اجازه دهید که او ابتدا احساس امنیت و آرامش کند و در صورت تمایل تصویر خیالی خود را رسم کند.
۲) زمان خواب کودک را میتوان با تداعیهای خوش و آرامشبخش همراه ساخت
انجام مراسمی برای خوابیدن به کودک امنیت و آسودگی خیال میدهد. برای مثال، مسواک زدن، شب بخیر گفتن، پوشیدن لباس خواب، شنیدن داستانی ساده و یا خاطرهای از دوران کودکی میتواند دلهره و اضطراب کودک را کاهش دهد.
۳) با روشن نگه داشتن یک چراغ کم نور و یا چراغ خواب میتوان اتاق کودک را از تاریکی محض در آورد
دقت داشته باشید، چراغ خواب را جائی قرار دهید که نور آن موجب سایهٔ وسایل اتاق بر روی دیوار نشود، زیرا کودکان با خیالپردازیهای خود سایهها را بهصورت اشباح و موجودات خیالی تجسم میکنند. در مواردی نیز، استفاده از یک چراغ قوهٔ کوچک که کودک بتواند آن را زیر بالش خود بگذارد، به او آرامش خیال میدهد.
۴) بعد از آنکه چراغ اتاق را خاموش کردید، چند دقیقه نزد کودک بمانید و دربارهٔ روزی که گذرانده است، با او صحبت کنید
زمانیکه قصد ترک اتاق را دارید، این اطمینان را به کودک بدهید که هر وقت شما را صدا کند، فوری نزد او خواهید رفت. چنانچه احساس میکنید کودک شدیداً از تاریکی ترسیده است، میتوانید تا زمانیکه او کاملاً به خواب نرفته است، نزد او بمانید.
۵) اگر کودک عادت دارد که نیمههای شب از خواب بیدار شود، هیچگاه او را به اتاق خواب دعوت نکنید، زیرا ترک چنین عادتی دشوار و سخت است
در عوض میتوانید با گفتن جملاتی اعتماد بهنفس او را تقویت کند، ترس را از دل او بزدائید. بهعنوان مثال، میتوانید به او بگوئید: ” از اینکه دختری دارم که تنها در اتاقش میخوابد، احساس غرور و افتخار میکنم.“
۶) زمانیکه کودک وحشتزده از خواب میپرد، سعی نکنید با انتقاد و یا سرزنش، کودک را مورد تحقیر قرار دهید
و یا احیاناً به این دلیلکه شما را از خواب بیدار کرده است، او را از خود برنجانید و یا دچار احساس گناه کنید، بلکه صبورانه نسبت به ترس کودک و منشأ آن کنجکاوی به خرج دهید و از او بخواهید در صورت تمایل دربارهٔ ترسش و یا موجوداتی که در خواب دیده است، صحبت کند، زیرا از این طریق ترس و وحشت کودک کاهش مییابد و راحتتر میتواند به مقابله با آن بپردازد.
۷) گاهی انجام برخی بازیها و سرگرمیها در تاریکی میتواند موجب کاهش ترس کودک از تاریکی شود
بهعنوان مثال، پدر و مادر میتوانند جلوی نور شمع به سایه بازی با انگشتان بر روی دیوار بپردازند و یا در تاریکی جایشان را تغییر دهند و از کودک بخواهند آنها را پیدا کند. هدف از انجام این بازیها آن است که کودک به تاریکی عادت کند و دریابد که اشیاء در تاریکی هیچ تفاوتی با زمانیکه هوا روشن است، نمیکنند.
برای مثال، پدر و مادر میتوانند نسبت به رفتارها و رویدادهای روزانهٔ فرزند خود حساس باشند و تغییرات محیطی او را ـ اعم از خانه، مدرسه و دوستانش ـ مورد بررسی قرار دهند، حتی میتوانند، علایق و انگیزههای جدید او را بشناسند. گاهی که کودک به شدت ترسیده است و قادر به بیان کلامی ترس خود نیست، میتوانید از او بخواهید که با رسم نقاشی، ترس خود را به تصویر در آورد.
آنگاه دقت کنید که کودک چه میکشد و با چه رنگهائی آن را رنگآمیزی میکند. معمولاً اضطرابها و ترسها با رنگهای تیره، مات و تاریک رسم میشوند و گاهی هم کودک با خط خطی کردن چهرهای که کشیده است، سعی در از بین بردن و محو کردن عامل ترس خود دارد. پس از نقاشی، میتوانید با کودک دربارهٔ اثرش صحبت کنید و با سئوالات سادهای که از او میپرسید، علت ترس او را جویا شوید. برای مثال، میتوانید بپرسید: ”شکلی که کشیدهای، شبیه چیست؟ تو را به یاد چه چیزی میاندازد؟ و …“
● در این خصوص توجه به دو نکته ضروری است؛
▪ کودک را وادار به نقاشی از موضوعی که باعث ترس او شده است، نکنید.
▪ اجازه دهید که او ابتدا احساس امنیت و آرامش کند و در صورت تمایل تصویر خیالی خود را رسم کند.
۲) زمان خواب کودک را میتوان با تداعیهای خوش و آرامشبخش همراه ساخت
انجام مراسمی برای خوابیدن به کودک امنیت و آسودگی خیال میدهد. برای مثال، مسواک زدن، شب بخیر گفتن، پوشیدن لباس خواب، شنیدن داستانی ساده و یا خاطرهای از دوران کودکی میتواند دلهره و اضطراب کودک را کاهش دهد.
۳) با روشن نگه داشتن یک چراغ کم نور و یا چراغ خواب میتوان اتاق کودک را از تاریکی محض در آورد
دقت داشته باشید، چراغ خواب را جائی قرار دهید که نور آن موجب سایهٔ وسایل اتاق بر روی دیوار نشود، زیرا کودکان با خیالپردازیهای خود سایهها را بهصورت اشباح و موجودات خیالی تجسم میکنند. در مواردی نیز، استفاده از یک چراغ قوهٔ کوچک که کودک بتواند آن را زیر بالش خود بگذارد، به او آرامش خیال میدهد.
۴) بعد از آنکه چراغ اتاق را خاموش کردید، چند دقیقه نزد کودک بمانید و دربارهٔ روزی که گذرانده است، با او صحبت کنید
زمانیکه قصد ترک اتاق را دارید، این اطمینان را به کودک بدهید که هر وقت شما را صدا کند، فوری نزد او خواهید رفت. چنانچه احساس میکنید کودک شدیداً از تاریکی ترسیده است، میتوانید تا زمانیکه او کاملاً به خواب نرفته است، نزد او بمانید.
۵) اگر کودک عادت دارد که نیمههای شب از خواب بیدار شود، هیچگاه او را به اتاق خواب دعوت نکنید، زیرا ترک چنین عادتی دشوار و سخت است
در عوض میتوانید با گفتن جملاتی اعتماد بهنفس او را تقویت کند، ترس را از دل او بزدائید. بهعنوان مثال، میتوانید به او بگوئید: ” از اینکه دختری دارم که تنها در اتاقش میخوابد، احساس غرور و افتخار میکنم.“
۶) زمانیکه کودک وحشتزده از خواب میپرد، سعی نکنید با انتقاد و یا سرزنش، کودک را مورد تحقیر قرار دهید
و یا احیاناً به این دلیلکه شما را از خواب بیدار کرده است، او را از خود برنجانید و یا دچار احساس گناه کنید، بلکه صبورانه نسبت به ترس کودک و منشأ آن کنجکاوی به خرج دهید و از او بخواهید در صورت تمایل دربارهٔ ترسش و یا موجوداتی که در خواب دیده است، صحبت کند، زیرا از این طریق ترس و وحشت کودک کاهش مییابد و راحتتر میتواند به مقابله با آن بپردازد.
۷) گاهی انجام برخی بازیها و سرگرمیها در تاریکی میتواند موجب کاهش ترس کودک از تاریکی شود
بهعنوان مثال، پدر و مادر میتوانند جلوی نور شمع به سایه بازی با انگشتان بر روی دیوار بپردازند و یا در تاریکی جایشان را تغییر دهند و از کودک بخواهند آنها را پیدا کند. هدف از انجام این بازیها آن است که کودک به تاریکی عادت کند و دریابد که اشیاء در تاریکی هیچ تفاوتی با زمانیکه هوا روشن است، نمیکنند.
+ نوشته شده در جمعه نهم دی ۱۳۹۰ ساعت 11:53 توسط SARA89
|
من سنگ نیستم فراموش کنم!