با كودكان کمرو وخجالتي چگونه برخورد كنيم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
همه ما وقتي همكلاسي جديدي را ميبينيم، يا به جاي تازهيي ميرويم، گاهي طول ميكشد تا با ديگران گرم بگيريم. بنابراين، احساس نگراني، خجالت و ترس تو را درك ميكنيم. اما مهم اين است كه وقتي خجالت ميكشي، به خودت جرأت بدهي. برو جلو و به يكي از دوستان سلام كن. از او بخواه تا با تو بازي كند. حتما او هم دوست دارد با تو بازي كند. وقتي كودكان ميبينند كه احساس آنها براي ديگران مهم است، ميكوشند بر ترس خود غلبه كنند.
نشان دادن الگوهايي از دانشآموزاني كه با ديگران تعامل و ارتباط خوبي دارند، در راهنمايي كردن دانشآموز خجالتي موثر است. كودك خجالتي ميتواند با ديدن رفتار مناسب از سوي سايرين، نحوه ارتباط مناسب در هر مرحله را به خوبي فراگيرد. زماني كه دانشآموز از تماس با ديگر بچهها واهمه دارد، او را همراهي كنيد و در حالي كه وي ساكت است، مكالمه را با كودك ديگر آغاز كنيد و درباره خودش و ميزان علاقه اش به بازي بپرسيد. دانشآموز را با تجربيات جديد روبرو كنيد. براي مثال، از خانواده كودك بخواهيد او را به مكانهاي جديد ببرند تاترس و هيجان كودك كمتر شود. والديني كه ميخواهند كودكشان رفتار اجتماعي داشته باشد، بايد رفتارهاي معاشرتي خود را بيشتر كنند. در نهايت بايد به ياد داشته باشيم، براي آنكه دانشآموز خجالتي از بودن در كنارساير دانشآموزان لذت ببرد به «زمان» نياز دارد تا بتواند براحتي با محيط خودش تعامل كند.
کمرويي نوعي اضطراب اجتماعي
کمرويي، نوعي ترس يا اضطراب اجتماعي بوده كه بواسطه آن زن يا مرد از مواجه شدن با افراد ناآشنا و ارتباطات اجتماعي گريزان است. ريشه اصلي کمرويي ميتواند در ترس يا اضطراب اجتماعي نهفته باشد. اضطراب يك پاسخ طبيعي در مقابل هر نوع تهديد يا فرآيند آگاهكننده و اخطاري به فرد درباره يك خطر يا موقعيت دشوار است. اضطراب در حد متعادل آن براي بسياري از اعمال و رفتارهاي انسان و تلاش و حركت و آمادگي براي مقابله با تهديدها و خطرهاي طبيعي و اجتماعي ضروري است. اما زماني كه نگرانيهاي فرد نسبت به مسائل مختلف فزوني مييابد، دچار اضطرابي ميشود كه در نتيجه اعتماد به نفس او كاهش مييابد، قدرت نگرش واقعبينانه و برقراري ارتباط متقابل با ديگران به حداقل ميرسد و گريز از ارتباطات معمول اجتماعي و دلمشغوليهاي مفرط، شخصيت را فرا ميگيرد. اضطراب اجتماعي، وقوع نوعي ارزيابي شخصي در موقعيتهاي مختلف اجتماعي است. به عبارت ديگر زنان و دختراني كه دچار اضطراب اجتماعي هستند، از مواجهه با ديگران و از اينكه مورد داوري ديگران قرار گيرند، دچار ترس و واهمه هستند.
زن يا دختر چنين احساس ميكند كه در هر موقعيت، شخص يا اشخاصي هستند كه به محض مواجه شدن با او شخصيت و اعمال و رفتارش را مورد بررسي و كنكاش قرار ميدهند. بنابراين تا حد ممكن سعي دارد از مواجه شدن با ديگران دوري جويد. به عنوان نمونه سخن گفتن براي خانمهاي كارمندي كه در جلسات اداري شركت ميكنند و دچار كم رويي هستند، بسيار دشوار است. البته ممكن است اكثر افراد در موقعيتهاي اجتماعي خاص دچار اضطراب باشند اما افرادي كه كم رو هستند و اضطراب اجتماعي بالايي دارند بيش از اندازه نگران هستند. بعضي افراد كم رويي را براي دختران و زنان امري عادي و حتي صفتي مقبول و مثبت تلقي مينمايند و چنين دختران کمرويي را دختراني باحيا و با عفت ميدانند و حتي آنان را مورد تمجيد و تشويق قرار ميدهند. در حالي كه كم رويي پديدهيي غيرارادي، ناخوشايند و نشانگر معلوليت اجتماعي است كه براي هر دو جنس پسر و دختر امري نامطلوب و نابهنجار است. بايد توجه داشت كه كم رويي يك پديده پيچيده رواني- اجتماعي بوده و علت آن عمدتا به روابط بين فردي و نحوه تربيت برميگردد.
عوامل موثر بر كم رويي
خانواده يكي از منابع اساسي در ايجاد كم رويي است. نحوه ارتباطات خانواده و تجارب اوليه پسران و دختران خصوصا در سالهاي پيش از دبستان و اوايل دبستان نقش اساسي در شكلگيري شخصيت آنان خواهد داشت و الگوي رفتاري بزرگسالان، برنامههاي تلويزيوني، نحوه و ميزان ارتباطات عاطفي- كلامي و اجتماعي بزرگسالان با دختران و پسران، بيشترين تاثير را در رشد اجتماعي كودكان دارد. انتظارات نامعقول والدين از دختران خود در شرايط مختلف و واداركردن آنان به انجام رفتارهاي قالبي و تصنعي در موقعيتهاي مختلف اجتماعي همچون در حضور جمع مهمانان و مهمانيها، در كوچه و خيابان، هنگام غذا خوردن و لباس پوشيدن، صحبت كردن و... سختگيري بيش از حد و توقعات فراوان و غير ضروري، تنبيه، تحقير يا برعكس حمايتهاي افراطي و گزاف، از اصليترين زمينههاي رشد معيوب اجتماعي دختران و بروز كم رويي است. تعارض و دوگانگي در رفتار والدين و بزرگسالان، موجب كشاكشهاي دروني و در نتيجه، اختلال در رشد طبيعي شده، اضطراب شديد و كم رويي دختران را به همراه خواهد داشت. كم رويي در ميان تك فرزندان و فرزندان اول خانواده بيش از ساير كودكان ديده ميشود. اين مساله زماني به شكل جدي مطرح ميشود كه والدين قادر نباشند زمينه تربيت و رشد اجتماعي مطلوب و هماهنگ كودك را مطابق با نيازهاي عاطفي و اجتماعي او فراهم آورند. فرزند اول يا تك فرزند معمولا خود را با بزرگترها همانندسازي ميكند و تمايل بيشتري به برقراري ارتباط با بزرگسالان دارد تا نسبت به همسالان.
مدرسه كه محيطي براي پروراندن مهارتهاي اجتماعي و مشوقي براي اجتماعي شدن دختران و گسترش ارتباطات بين فردي آنان است، گاهي از مواقع به جاي تشويق به برقراري ارتباط، دختراني را الگو و سرمشق ديگران قرار ميدهند كه داراي يك معلوليت اجتماعي يعني كم رويي هستند. برخي از معلمان معمولا بالاترين نمره انضباط را به دانشآموزان كم رو ميدهند و از آنان به عنوان شاگرداني مودب، ساكت و حرف گوش كن ياد ميكنند! اعمال فشارهاي رواني و اخلاقي، انضباط خشك، تحقير و تهديد، تنبيه و محدوديتهاي شديد و غيرمنطقي، هدايت دانشآموزان به سوي تسليمپذيري محض و رفتارهاي ديكتاتور منشانه، زمينههاي اضطراب و كم رويي را در كودكان و دختران تشكيل خواهند داد. زن يا دختري كه قادر به برقراري ارتباط با ديگران نيست احساس ميكند كه از دوستان و نزديكان خود جداست. چنين فردي نميتواند احساسات خوشايند يا ناخوشايند، اميدها و آرزوهايش را با نزديكانش در ميان بگذارد و پاسخهايشان را دريافت كند. احساس تنهايي، همانند كم رويي يك معلوليت اجتماعي به شمار ميرود. هر كسي در يك شرايط يا موقعيت ويژه ممكن است احساس كند كه تنهاست. فردي كه مدام اين احساس را داشته باشد به تدريج از ارتباطات بين فردي او كاسته شده و ويژگيهاي افراد كم رو را مييابد.
علايم كم رويي
تشديد ضربان قلب، برافروخته شدن چهره، به هم خوردن آهنگ تنفس، تغيير در تن صدا و... از علايم فيزيولوژيكي در افراد كم رو است. دوري جستن از جمع، خجالت كشيدن و به لكنت افتادن، بريده و كم حرف زدن، مضطرب بودن و دستپاچه شدن، ناخن جويدن و با انگشتان خود بازي كردن، با لباس خود ور رفتن، سر را پايين انداختن و زير چشمي نگاه كردن، غرق در افكار خود شدن و بيشتر به خود توجه كردن از ويژگيهاي دختران و پسران كم رو است. كم روها بيشتر تمايل دارند با كوچكتر از خود بازي كنند و سرگرم باشند. آنها سرگرم شدن و بازي كردن با اشيا و لوازم مختلف را به جاي انسانها ترجيح ميدهند. با صداي آهسته و غيرطبيعي سخن گفتن، گرفته و نگران بودن، بيزاري شديد از نگاههاي منتقدانه ديگران، ضعف اعتماد بنفس، بيجرأت و شهامت بودن در عين توانمندي و قدرتمند بودن، دوري از دعوت كردن و دعوت شدن توسط ديگران و در نهايت تمايل به تنهايي از ديگر خصوصيات زنان و مردان كم روست.
غلبه بر كم رويي
كم رويي بيشتر به روابط بين فردي و اجتماعي بر ميگردد «در نتيجه براي رفع مشكل كم رويي بايد روشهايي را به كار گرفت تا روابط بين فردي افزايش يافته و از نظر كيفيت نيز به سطح قابل قبولي برسد. بطور مثال، چنانچه در دختران و زنان استعداد و هنر خاص و مثبتي موجود است بايد آن را تقويت كرده تا از اين طريق اعتماد به نفسشان بيشتر شود چرا كه هر چقدر اعتماد به نفس بالاتر باشد كم رويي كمتر ميشود. همچنين، حضور در مهمانيها، فعاليتهاي فوق برنامه مدارس و دبيرستانها، انجام بازيهاي گروهي (تعاون) ميتواند به از بين رفتن كم رويي كمك نمايد. بيان و گفتار نيك و زيبا نيز در توان بخشي به كم رويي نقش مهمي دارد. چنانچه بدانيم منظور خودمان را چگونه بيان كنيم بري مدت طولاني هرگز كم رو نخواهيم ماند و زماني كه ببينيم صحبتهايمان توجه اطرافيان را به خود جلب ميكند، جرأت پيدا ميكنيم.
من سنگ نیستم فراموش کنم!